• وقتي واقعيت ها غير قابل قبول باشند زندگي درد آور است
• وقتي خودت را باور کردي احتياج به باور ديگران نداري
• دردمندي از خود بيني است،،خودت را که نديدي دردي نيست
• در لحظه هاي زندگي زمانهايي هست که انسان نيازمند بازشناسي خود مي شود تا هويت خود را بشناسد و اين بهترين است
• آنگونه که ديگران مي خواهندنه،آنگونه که بايد باشي باش
• گل به شکفتن زيباست و انسان به کمال
• ننگ را ديگران بر آدمي مي نهند ولي خود مهم است که احساس شرم نکند ، ننگ مطلق نيست و در افراد مختلف متفاوت، شايد همين ننگ در نظر ديگري نام باشد
• زمان دو گونه است ،زماني در جستجو و آرزوي يافتن و زماني ترس بخاطر از دست دادن
• خود بودن يعني بازيچه نشوي، چه از لحاظ روحي و چه از لحاظ اجتماعي و دگر اينکه خود بودن با کسب آگاهي صحيح انجام مي شود، آگاهي به خود،اجتماع و در حيات با مردم و از اتحاد اينها يک نوع روشنگري و روشن بيني و بينش مندي بدست مي آيد