• وبلاگ : ديشب گناهي كرده ام....
  • يادداشت : آشنايان غريبه
  • نظرات : 18 خصوصي ، 4 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + saeed 

    گذشت در مقابل بديهاي ديگران خود بزرگترين هنر است

    دريا دلان در افق خويش با آسمان پيوند مي خورند

    صراط مستقيم راه نزديک کردن واقعيتها به حقيقتها است و هدف انطباق کامل واقعيتها با حقيقت است

    اصل حقيقت است و آفرينش واقعيت و سير تکاملي به سوي حقيقت و انطباق هستي با حقيقت کل است

    جوانمرد آن است که خود را به محکمه وجدان بکشد و صادقانه خود را محاکمه کند، اگر محکوم شد بپذيرد و درصدد توجه بر نيايد و عادلانه مجازات خويش را تعيين کند و حکم را اجرا کند

    •اگر استقلال مي خواهي براي خود خدايي بگير وگرنه برايت خدا تعين مي کنند آنگه به او ايمان آور و در راهش پاکباز باش و آنکس که خدايش را براي هر چه بخواهد بد نيست بلکه در طريق عشق زيانکار است که عاشق با بودن معشوق آرام است

    در زمانه ما غشق را هم مي توان با پول خريد، کم پيدا مي شود که محبت را پاياپاي با محبت خريداري کرد

    دوستي و محبت دلها را مستعد ايثار مي کند

    آيا با بودن خدا کسي تنها است

    + saeed 

    وقتي واقعيت ها غير قابل قبول باشند زندگي درد آور است

    وقتي خودت را باور کردي احتياج به باور ديگران نداري

    دردمندي از خود بيني است،،خودت را که نديدي دردي نيست

    در لحظه هاي زندگي زمانهايي هست که انسان نيازمند بازشناسي خود مي شود تا هويت خود را بشناسد و اين بهترين است

    آنگونه که ديگران مي خواهندنه،آنگونه که بايد باشي باش

    گل به شکفتن زيباست و انسان به کمال

    ننگ را ديگران بر آدمي مي نهند ولي خود مهم است که احساس شرم نکند ، ننگ مطلق نيست و در افراد مختلف متفاوت، شايد همين ننگ در نظر ديگري نام باشد

    زمان دو گونه است ،زماني در جستجو و آرزوي يافتن و زماني ترس بخاطر از دست دادن

    خود بودن يعني بازيچه نشوي، چه از لحاظ روحي و چه از لحاظ اجتماعي و دگر اينکه خود بودن با کسب آگاهي صحيح انجام مي شود، آگاهي به خود،اجتماع و در حيات با مردم و از اتحاد اينها يک نوع روشنگري و روشن بيني و بينش مندي بدست مي آيد

    + saeed 

    صبر و گذشت هر کس در مقابل ديگران حقانيت او را ثابت مي کند

    آيا عاقلان ديوانه نيستند؟بايد از ديوانه پرسيد، او مي گويد همه ديوانه اند، وقتي مي پرسي چرا ، مي گويد ،اگر عاقل نبودند دنيا اينطور نبود

    عاقل حقيقي کسي است که به عقل خود شک کند

    کساني که در بيان دردهاي خود غلو مي کننددرصددجلب ترحمند و آنهايي که در جهت جلب توجه ديگران دلقک مي شوند، هر دو ضعيفند

    عدالت تنها چيزي است که شرفش در بي عاطفگي است، عدالت اگر با عاظفه شود بي شرف و عامل دست رابطه است

    چرا بايد در هر کشور يا مليتي قوانين فرق کند، مگر همه انسان نيستيم؟ چرا نبايد قانون در همه جاي دنيا يکي باشد؟ فرهنگها متفاوت است ولي قتل، قتل است و قاتل ،قاتل

    عقل و دل دو بال پروازند، با نبود يکي پروازي حرکتي نيست، عقليون به بن بست ميرسند و قلبيون به اوهام

    بعضي از انسانها، يعني اکثراعدد منفي زير راديکال هستند که جذر ندارند، چه مخالف باشند چه موافق

    افسوس که ارزشها بعد از نبودنشان شناخته ميشوند